در مواجهه با تبعیض و نفرت، ایناباس و ملت یاکاما پیوندی را از طریق مزرعه ای در شرق واشنگتن ایجاد کردند که بیش از 100 سال دوام آورده است.
چرا ما اینجا هستیم
ما در حال بررسی این موضوع هستیم که چگونه آمریکا خود را یک جا در یک زمان تعریف می کند. در شرق واشنگتن، مزرعه ای داستان دو جامعه و انعطاف پذیری مشترک آنها را در بیش از یک قرن روایت می کند.
نوامبر 10، 2022
WAPATO، شستشو. – فانوس سنتی ژاپنی در راهروی مزارع تولید اینابا فقط اشارهای به تاریخچه لایهای غنی در پشت این عملیات کشاورزی زمانی فروتن در شرق واشنگتن ارائه میدهد.
این مزرعه که در کنار جادهای بیابانی پر گرد و غبار در منطقه حفاظت شده یاکاما، مزارع گیاهان دوکی رازک و باغهای سیب قرار دارد، برای نزدیک به یک قرن پلی بعید بین دو جامعه آمریکایی و نمادی زنده از انعطافپذیری، سخاوت متقابل و امید آنها بوده است. آینده.
لون اینابا، 67 ساله، بخشی از نسل سوم خانوادهاش بود که مزرعه را مدیریت میکرد – و آخرین نسل اینابا با میل به کشت و زرع خاک و پرورش انگور بود. او آماده بازنشستگی و فروش مزرعه ای بود که مدت ها گنج خانواده اش بود. چندین گزینه بالقوه پرسود به ذهنم آمد.
اما بعد آقای اینابا از زمانی که پدربزرگش در اوایل دهه 1900 در جستجوی زندگی بهتر از ژاپن به واپاتو وارد شد، به کارهای محبت آمیز زیادی که اعضای قبیله یاکاما به خانواده او نشان داده بودند، فکر کرد.
زمانی بود که قانونگذار ایالت واشنگتن «بیگانگان» – از جمله افراد ژاپنی تبار – را از اجاره زمین در دهه 1920 منع کرد. این یکی از اعضای قبیله یاکاما بود که به خانواده گفت نگران نباشند، می توانند بخشی از زمین او را کشاورزی کنند.
زمانی بود که ایناباها پس از بازداشت در یک اردوگاه دولتی در طول جنگ جهانی دوم به واپاتو بازگشتند. در میان تبعیض گسترده، مرد دیگری از یاکاما یک بسته را تراشید تا خانواده اینابا بتوانند مزرعه خود را بازسازی کنند.
شیز اینابا، 93 ساله، به یاد می آورد که به آقای هندی گفت: «اگر ملت هند نبود، ما هرگز نمی توانستیم اینجا باشیم. انابا تا آخر.
ملت یاکاما اخیراً به خرید مزرعه – که اکنون یک شرکت 1600 هکتاری است که زنجیره های مواد غذایی برتر را عرضه می کند – ابراز علاقه کرده است و فرصتی برای بهبود دسترسی جامعه به محصولات سالم می بیند.
Jonalee Squeochs، که بر یک پروژه توسعه کشاورزی بزرگتر برای ملت یاکاما نظارت می کند، گفت: «سطح فقر در اینجا به حدی بوده است که از نوع کالاهایی است که مردم همیشه نمی توانند از پس خرید آن برآیند.
آقای. اینابا محاسبه کرد که فروش به قبیله به این معنی است که خانواده او احتمالاً میلیون ها دلار کمتر دریافت خواهند کرد. اما مهم نبود. احساس درستی داشت.
آقای او میگوید: «اعضای قبیلههای مختلف در طول سالها با خانواده ما و جامعه ژاپنی بسیار مهربان بودند. اینابا با چشمانی اشکبار گفت. “من فکر کردم، “هی، این می تواند راهی برای جبران آنها باشد.”
هنگامی که در ماه سپتامبر از مزرعه بازدید کردم، تحت تأثیر چشم انداز کوهستانی و بیابانی دره یاکیما قرار گرفتم که سابقه طولانی درد دل و آوارگی در منطقه را تکذیب می کرد.
تا زمانی که آقای پدربزرگ اینابا، شوکیچی اینابا، در سال 1907 وارد واپاتو شد، حدود نیم قرن از زمانی که دولت فدرال قبیله یاکاما را تحت فشار قرار داد تا بیش از 10 میلیون هکتار از سرزمین های اجدادی خود را بر اساس معاهده واگذار کنند، می گذشت.
آقای بزرگتر اینابا، همراه با برادرش، وظیفه سخت پاکسازی خاکشیر را در زمینی که از منطقه حفاظت شده یاکاما اجاره کرده بود، به عهده گرفتند، جایی که زمین های بیشتری نسبت به غرب رشته کوه در دسترس بود. آنها به زودی در کشاورزی یونجه، سیب زمینی و گندم به موفقیت دست یافتند.
در دهه 1930، حدود 1200 ژاپنی، که بسیاری از آنها شهروندان آمریکایی بودند، در این نزدیکی ساکن شده بودند و یک جامعه پر رونق در اطراف کلیساهای بودایی و متدیست خود و یک مدرسه زبان ژاپنی ایجاد کردند.
اما موفقیت آنها باعث ایجاد نارضایتی شد. بسیاری از کشاورزان ژاپنی، از جمله ایناباس، زندگی خود را با ممنوعیت اجاره زمین در سال 1921 بهم ریختند. به گفته گیل ام. نومورا، استاد بازنشسته مطالعات قومی آمریکا در دانشگاه واشنگتن، در سالهای بعد، افراد بیدار در مزارع ژاپنی انبارهای کاه را آتش زدند و بمبها را در خانههایشان و اطراف آن پرتاب کردند.
پس از حمله ژاپن به پرل هاربر در دسامبر، احساسات ضد ژاپنی به اوج خود رسید. 7، 1941. در اوایل سال 1942، فرانکلین دی. با توجه به برچسب #33120، خانواده اینابا – در آن زمان شوکیچی، همسرش، شیگکو، و هفت فرزندشان – بیش از دو سال را در اردوگاه حبسسازی کوه قلب در وایومینگ گذراندند.
اردوگاه غبارآلود با سیم خاردار حلقه شده بود و توسط دیده بانان مسلح محافظت می شد. تاماکی اینابا ماتسویی، 93 ساله، یکی از هفت خواهر و برادر، گفت که افرادی که تخصص کشاورزی داشتند مانند شوکیچی برای تقویت نیروی کار رو به کاهش زمان جنگ در مزارع غرب استخدام شدند. سایر اعضای خانواده در ارتش استخدام شدند. یکی از بچه های اینابا در ترجمه اسناد ژاپنی رهگیری شده کمک کرد، در حالی که یکی از پسرعموهایش به تیم رزمی هنگ 442 ملحق شد، یک واحد ژاپنی آمریکایی که به دلیل شجاعت فوق العاده در نبرد با آلمانی ها مفتخر شد.
خانواده اینابا از معدود خانواده های ژاپنی آمریکایی بودند که پس از آزادی به واپاتو بازگشتند. آنها دریافتند مزرعه آنها تسخیر شده است. ماشین جدیدشان خراب شده بود. تابلوهایی که روی آن نوشته شده بود «هیچ ژاپنی نمیخواهم» در ناحیه واپاتو پراکنده بود.
با کمک چندین عضو قبیله یاکاما و همسایگان سفید پوست، خانواده اینابا شروع به کار کردند.
پس از چندین سال مذاکره، این قبیله سال گذشته این مزرعه را به قیمت حدود 12 میلیون دلار خریداری کردند.
ویرجیل لوئیس، نایب رئیس شورای قبیله ای ملت یاکاما، گفت که مبارزات موازی جامعه ژاپنی آمریکایی و ملت یاکاما به احساس همبستگی تاریخی کمک کرده است.
در یک بعدازظهر پاییزی اخیر، تقریباً یک سال از زمان فروش، موسیقی باندا در مزرعه به صدا درآمد، زیرا کارگران مکزیک و گواتمالا کدو تنبلها را در جعبههای مقوایی بستهبندی کردند تا به موقع برای فصل هالووین ارسال کنند. مردی هائیتی روی یک لیفتراک زیپ زد. چند عضو جوان ملت یاکاما که برای یادگیری نحوه اداره مزرعه از Inabas آمده بودند، بین منطقه بسته بندی و دفتر حرکت کردند. دور تا دور، عطر شیرین فلفل سبز تازه برداشت شده فضا را پر کرده بود.
در مرکز طبقه بسته بندی، مجموعه ای از جعبه ها با نام جدیدی به فروش می رسد: مزارع ملت یاکاما.
از زمان به دست آوردن مزرعه، این قبیله روش های مختلفی را برای توزیع محصولات در جامعه، از جمله از طریق کمک های مالی و صندوق های اشتراک، آزمایش کرده است. این بخشی از چشم انداز وسیع تر قبیله است که به مردم کنترل بیشتری بر عرضه غذا و تغذیه خود بدهد.
موانعی وجود داشته است، مانند قراردادهایی برای انتقال و فروشندگان برای اطمینان دادن. توسعه تخصص کشاورزی در کشور یاکاما، که اعضای آن عموماً تجربه بیشتری در دامداری و ماهیگیری دارند، چالش دیگری بوده است.
اما هر دو یاکاما و ایناباس مصمم هستند که این پروژه را به موفقیت برسانند. لون اینابا گفت که دو سال دیگر برای کمک به انتقال کار خواهد کرد و آماده است در صورت نیاز بیشتر بماند.
“من واقعا فکر می کنم ما به نوعی مدیون آنها هستیم.” اینابا گفت. ما برای 75 سال شرایط سختی داشتیم. آنها برای 600 سال شرایط سختی داشته اند.»