در ابتدای دومین ویژگی جان اسلاتری، «مگی مور(های)» به ما توصیه میشود: «بعضی از اینها واقعاً اتفاق افتاده است.» حداقل این یک تغییر است در مورد آشنای ناله ای «بر اساس یک داستان واقعی»، حتی اگر هر دو ادعا به یک اندازه بی معنی باشند.
جدای از درجه حقیقت، این کمدی-هیجانانگیز به عنوان هیچ کدام موفق نمیشود. این فیلم با نامهای بزرگ (تینا فی، جان هام) و در یک شهر کوچک غیرقابل توصیف که عمدتاً با گونیهای غمگین و بازندهها پراکنده شده است، در تلاش است تا از دنده دوم خارج شود. یک زن وحشت زده از یک مرد هولناک می گریزد، جسد او بعداً توسط یک رئیس پلیس به نام سندرز (همی هام) و معاون عملگرا او (نیک محمد) کشف شد. چند روز قبل، زن دیگری پیدا شده بود که در ماشینش سوخته بود. دو زن به قتل، دو همسر ترسناک، یک نام مشترک: مگی مور.
سوء ظن برانگیخته شد، سندرز تحقیقاتی را آغاز کرد. سندرز که از مرگ اخیر همسرش پریشان شده است – که با خواندن خطنوشتههای نازش با صدای بلند برای یک گروه نویسندگی متعصب، فقدانش را درمان میکند – به نظر میرسد خسته و آرام شده است. بنابراین، هر حرکت داستانی صرفاً ناشی از تلاشهای قهرمانانه میکا استاک و کریستوفر دنهام به عنوان شوهران راسوی مگیهای مقتول است، هرچند که نیروی کمدی آنها به دلیل تیرگی و تاریکی فیلمنامه پل برنبام تضعیف شده است. افراد بسیار ناراضی به ندرت یک دقیقه می خندند.
یا، برای آن موضوع، متقاعد کردن عاشقان. بنابراین وقتی سندرز وارد رابطه با ریتا (فی)، یک کارمند پرحرف کازینو میشود، صحنههای آنها بهعنوان چیزی غیر از اینکه هام و فی کار بهویژه خستهکنندهای انجام میدهند، باور کردنی نیست.
سندرز در یک لحظه به ریتا اعتراف می کند: «این روزها سعی می کنم کمی خودجوش تر باشم. “من می شنوم که خانم ها واقعاً این را دوست دارند.”
با این دیالوگ وحشتناک، حتی جان هام هم برای گلزنی مشکل داشت.
مگی مور(های)
رتبه R برای زبان نامناسب، رفتار نامناسب و رابطه جنسی غیرقابل قبول. مدت زمان: 1 ساعت و 39 دقیقه. در تماشاخانه ها.