ملبورن، استرالیا – برای دین گلدفاین، مربی سیار بن شلتون آمریکایی، یک چهارم نهایی غافلگیرکننده در اولین سفر خارج از کشور، مسابقات اوپن استرالیا پر از پیشرفت و انرژی مثبت بوده است.
اما گلدفاین احساس گناه نیز کرده است. این اولین تورنمنت اوپن استرالیا و تنها دومین تورنمنت گرند اسلم است که در آن مربیان اجازه دارند در طول مسابقات از روی سکوها با بازیکنان ارتباط برقرار کنند و این باعث ناراحتی او شده است.
او هفته گذشته گفت: “بعضی اوقات وقتی بیرون هستم، وقتی این اتفاق می افتد، وقتی چیزهایی می گویم، انگار می خواهم به اطراف و بالای شانه ام نگاه کنم، زیرا احساس می کنم دارم خیانت می کنم.”
گلدفاین، 57 ساله، بیش از 30 سال است که در تور مربیگری می کند. اما مربیگری در مسابقات تا همین اواخر در تمام مسابقات مردان و در هر چهار تورنمنت بزرگ برای زنان و مردان ممنوع بود.
بازی اکنون در میانه یک انقلاب آرام است. تور زنان، خارج از گرند اسلمها، از سال 2008 به اشکال مختلف مربیگری درونبازی اجازه داده است، و تور مردان در جولای گذشته از روی سکوها برای یک دوره آزمایشی که شامل مسابقات آزاد آمریکا 2022، که اولین گرند بود، اجازه داد. مسابقات اسلم برای اجازه تمرین.
اوپن استرالیا از این رهبری پیروی کرده است، و دو تورنمنت بزرگ دیگر – اوپن فرانسه و ویمبلدون – قرار است امسال در آزمایشی شرکت کنند.
رهبری ویمبلدون مدتهاست که سرسخت ترین حریف مربیگری درون مسابقه ای بوده است. ریچارد لوئیس، مدیر اجرایی سابق کلوپ آل اینگلند، که این رویداد را اداره میکند، برای فضیلتهای یک مسابقه “گلادیاتوری” که در آن بازیکنان ملزم به حل مشکلات خود تحت فشار بودند، بحث کرد.
این یک مفهوم جذاب برای بسیاری از بازیکنان، تماشاگران و حتی برخی مربیان است.
گلدفاین گفت: «من مخالف مربیگری هستم. فقط به این دلیل که برای من این یکی از چیزهای منحصر به فرد در مورد ورزش ما است. این فقط بخش بزرگی از بازی ما را از بین میبرد، یعنی بازیکنی که با آنچه در حال رخ دادن است برخورد میکند و آن را درک میکند و میتواند تنظیمات را انجام دهد و همچنین میتواند با احساسات خود کنار بیاید.»
گلدفاین گوران ایوانیسوویچ، ستاره پرخاصیت کروات را با سرویسهای بزرگ بزرگ کرد که سرانجام در سال 2001 قهرمان ویمبلدون شد، اما مدتها تلاش میکرد تا جلوی حواسپرتیها را بگیرد و در لحظات بزرگ بهترین بازی خود را به نمایش بگذارد.
گلدفاین گفت: “تصور کنید گوران کسی را داشت که واقعاً بتواند او را در طول مسابقات آرام کند.”
این قانون برای تنیس، که ورزش اصلی نادری است که مربیگری را در حین بازی ممنوع میکند، یک نقطه تفاوت بوده است (همه مربیان فوتبال و بسکتبال را در نظر بگیرید که دستورالعملها را فریاد میزنند و همه آن دسته از بازیکنانی که در گوش گلف بازها حرف میزنند).
اما به نظر می رسد که جزر و مد به طور جدی تغییر کرده است. راجر فدرر، فوق ستاره سوئیسی که مدت ها با این مفهوم مخالف بود، بازنشسته شد. ویمبلدون رهبری جدیدی دارد و به آزمایشی پیوسته است، آزمایشی که هر روز کمتر شبیه یک آزمایش و بیشتر و بیشتر شبیه به سیاست است.
استدلال اصلی به نفع این است که تعامل بین مربیان و بازیکنان ارزش سرگرمی را فراهم می کند، کیفیت بازی را بهبود می بخشد و منعکس کننده تغییر بازی حرفه ای به مفهوم بیشتر تیم است. ستارگان مجرد به کارمندان بزرگتری متکی هستند، از جمله فیزیوتراپیست ها، مربیان، روانشناسان عملکرد و در مورد رافائل نادال، گاهی اوقات تا سه مربی.
شاید مهمترین بحث این باشد که اجازه دادن به مربیگری در مسابقه ریاکاری را از بین میبرد، زیرا بسیاری از مربیان قبلاً قانون عدم مربیگری را زیر پا گذاشته بودند.
نیکول پرات، بازیکن بازنشسته استرالیایی که اکنون یک مربی برجسته است، گفت: «من در زمانهای مختلف این کار را انجام میدادم، و مطمئن هستم که همه در مرحلهای این کار را انجام دادهاند. «حدس میزنم احتمالاً انگلیسیزبان بودم و چون اکثر داوران انگلیسی میدانستند، من احساس میکردم که گاهی اوقات این یک نقطه ضعف است. بنابراین اکنون زمین بازی برابر و یکسانی است و صادقانه بگویم، من آن را دوست دارم. از آنجایی که فکر میکنم اطلاعاتی که به یک بازیکن داده میشود، میتواند در یک مسابقه تاثیرگذار باشد، البته نه همیشه.»
در گذشته، مربیگری درونبازی اغلب بهطور غیرقانونی از طریق کلمات رمزی یا علامتهای دستی ارائه میشد، مانند آنچه که توسط پاتریک موراتوگلو، مربی سرنا ویلیامز در جریان فینال پر سر و صدای اوپن آمریکا در سال 2018 در برابر نائومی اوزاکا استفاده شد که منجر به جریمه شدن ویلیامز توسط داور صندلی شد. . ویلیامز استدلال می کرد که او در طول بازی تحت مربیگری قرار نمی گرفت و “برای برنده شدن تقلب نمی کرد.”
مانع زبان همیشه محافظ نبوده است. استفانوس سیتسیپاس، ستاره یونانی که روز یکشنبه در فینال اوپن استرالیا به مصاف نواک جوکوویچ میرود، مدتهاست که از مربیگری در بازی حمایت میکند و قوانین متعددی را به دلیل مربیگری پدرش آپوستولوس دریافت کرده است. مسئولان مسابقات گاهی از افراد یونانی زبان استفاده می کنند تا نزدیک پدرش در جعبه بازیکن بنشینند.
تسیسیپاس از پایان جریمه ها، حداقل در حال حاضر، خوشحال است. اما بالاتر از همه، او راضی است که گفت و گوی بازیکن و مربی را به طور رسمی در مسابقات ادغام می کند.
سیتسیپاس روز جمعه گفت: «در مورد من، همیشه بخشی از نحوه انجام کارها در هنگام حضور در زمین بوده است. “خوشحالم که الان جریمه نشده است. این طوری باید باشد. من دلیلی نمی بینم که یک مربی با شما داشته باشم اگر آنها نتوانند برخی از دیدگاه ها و دانش خود را با شما در هنگام مسابقه به اشتراک بگذارند. من احساس میکنم این یک چیز بسیار طبیعی در ورزش ما است.”
اما مربیگری در مسابقه لزوماً یک سطح نیست. بازیکنان برتر به طور کلی می توانند مربیان برتر را بخرند. آنهایی که پایین تر در زنجیره غذایی هستند معمولا نمی توانند.
جیم کوریر، شماره سابق سابق می گوید: «من نگران ثروتمند شدن بازیکنان ثروتمندتر هستم. 1 بازیکنی که دو بار قهرمان اوپن استرالیا شد. من به بازیکنانی فکر میکنم که پایین میآیند و در مسابقات مقدماتی بازی میکنند و حتی نمیتوانند با یک مربی سفر کنند و وارد شوند و به مصاف فردی با چهار مربی بروند.»
شاید یک تحلیلگر داده در این مرحله استخدام خوبی باشد. بسیاری از بازیکنان اکنون از تجزیه و تحلیل برای جستجو، پرداخت هزینه برای خدمات خصوصی یا استفاده از خدمات ارائه شده توسط یک فدراسیون ملی مانند انجمن تنیس ایالات متحده استفاده می کنند. اما برای آزمایش مربیگری، اوپن استرالیا دسترسی به دادههای دقیق بازی را فراهم میکند، که در تبلتهای موجود در جعبههای بازیکنان در Rod Laver Arena و جاهای دیگر در گوشیهای هوشمند مربی یا دستگاههای دیگر موجود است.
دادهها از اطلاعات ارائهشده توسط Hawk-Eye Live، سیستم تماس الکترونیکی خط، جمعآوری شدهاند و ظاهراً همه چیز را دنبال میکنند: مکانهای سرویس بازیکنان در نقاط معمول و نقاط فشار. محل تماس آنها با توپ در ضربه پس از سرویس. درصد توپ هایی که می زنند در حال افزایش است.
ماچار رید، رئیس نوآوری تنیس استرالیا گفت: “می دانستیم که قرار است مربیگری در مسابقه داشته باشیم، که عالی است، اما سوال این بود که چگونه می توانیم به روشی شهودی حمایت کنیم.”
این کاملاً یک بسته است و در حال حاضر، دادههای مربوط به مسابقات در حال انجام را ارائه میکند، نه از مسابقات قبلی حریف. رید گفت: “این همه چیز در مورد بازی است، و بنابراین نمی توان از نقطه نظر پیشاهنگی استفاده کرد.”
گلدفاین گفت که بسته تنیس استرالیا «خیلی برای پردازش» در زمان واقعی بود، اما او برخی از نقاط داده را برای به اشتراک گذاشتن با شلتون، یک چپ دست، در جریان شکست یک چهارم نهایی خود مقابل تامی پل، هموطن آمریکایی، انتخاب کرد.
گلدفاین گفت: “من برخی از مسابقات تامی را در تلویزیون تنیس تماشا کردم، و در چند مسابقه چپ که تماشا کردم، او تعداد زیادی سرویس دوم را به فورهند ارائه داد.” اما در مقابل بن، متوجه شدم که در سرویس دوم تقریباً همه چیز بک هند بود. بنابراین این چیزی بود که من روی صفحه به آن نگاه کردم، ارائه مکانها بود، زیرا برای من، این کار بزرگ است. بنابراین، من در نیمه راه ست دوم به بن گفتم که روی بک هند بنشیند.”
گلدفاین بر اساس مشاهدات و غرایز خود به شلتون توصیه های بسیار بیشتری ارائه کرد. قوانین آزمایشی مربیگری “چند کلمه و/یا عبارات کوتاه” را مجاز می کند، اما “هیچ مکالمه ای مجاز نیست.”
دقیقاً چگونه یک مکالمه را تعریف می کنید؟
گلدفاین گفت: «فقط از این منظر کمی مضحک است. “فقط یک منطقه خاکستری بزرگ.”
چیزی که برای گلدفاین و شلتون واضح بود این بود که مربیگری کمک کرد، شاید بیشتر از این به این دلیل که شلتون، 20 ساله، یک حرفهای بیتجربه است که تازه وارد تنیس کالج شده است، جایی که مربیگری در مسابقه همیشه مجاز است.
گلدفاین گفت: “این برای بن بسیار عالی بود.”
همچنین وقتی پل که از سرویس بزرگ شلتون مات و مبهوت شده بود، به مربی خود برد استاین روی آورد تا از او بپرسد شلتون در مرحله بعدی به کدام سمت میرود. استاین با انگشتانش یک T ساخت تا وسط را نشان دهد. شلتون که متوجه تعامل آنها شده بود، به جای آن به طور گسترده سرویس داد و همه در نهایت پوزخند زدند.
شگفتی این است که آزمایش مربیگری جریان بازی را چندان برای تماشاگران تغییر نداده است. تماشای ناراحت کننده ای را به همراه داشته است – مانند مربی احساساتی النا ریباکینا، استفانو ووکوف که در طول مسابقات به او توصیه می کند – اما عموماً مورد توجه قرار نگرفته است.
این سوال باقی میماند که آیا مربیگری در مسابقه به اندازه کافی برای توجیه تغییر یک جنبه اساسی از یک ورزش فردی سود میآورد؟ در حال حاضر، تنیس به شدت به سمت مثبت متمایل شده است.
گلدفاین گفت: «آنچه من از آن می ترسم این است که این بازیکنان جوان به مربیان خود وابسته شوند. “و مربیگری برای من تدریس است، اما اینکه بن آن را تجربه کند تا خودش یاد بگیرد، بنابراین می تواند این کارها را به تنهایی انجام دهد و چیزها را بفهمد. آخرین چیزی که می خواهم این است که بازیکنم به من وابسته باشد.”